| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
رنجی به نام معمولی بودن!
من یک فمینیست هستم/ شعر، کتاب و قهوه اصل ترک/ سفر، دورهمی های دوستانه و مکاشفه فردی/ نوشتن، ورزش و کافه/ طراحی داخلی، عکاسی و گاهی هم شعر/ مینویسم پس هستم/ عکاسی، طبیعت، طراحی/ مجسمهسازی، طراحی جواهر، عکاسی/ خیره به جهان مینگرم/
اینها ویژگیهایی است که برخی از کاربران شبکههای اجتماعی در توصیف خود آوردهاند. هدف این نوشته، نه تحقیر، بلکه تحلیل این موضوع است.
زیمل، جامعهشناس آلمانی، یکی از ویژگیهای زندگی در شهرهای بزرگ را فشار بر فرد برای رفتار عقلانی و حسابگرانه میدانست. درواقع شرایط زندگی در شهرهای بزرگ بهگونهای است که افراد چارهای جز رفتار عقلانی ندارند. فرد بهجای آنکه با قلب به جهان اطراف اش نگاه کند با سر (مغز) نگاه میکند. کیفیت در روابط اجتماعی تبدیل به کمیت میشود و این جریانِ آبی است که همه را همراه خود میبرد. به همین دلیل یکی از کارکردهای شهرهای بزرگ «یکسانسازی» است. ساکنان شهرها عمدتاً شبیه یکدیگرند. کمتر عاطفی و بیشتر حسابگرند. دیسیپلین (نظم و آداب) در همهجا حرف نخست را میزند.
البته زیمل معتقد بود که افراد معمولاً در مقابل «قدرت یکسانساز» شهرِ مدرن مقاومت میکنند. آنها نمیگذارند تا «فردیتشان» زیر چرخدندههای «یکسانساز» شهر نابود شود. به همین دلیل زیمل به بررسی «مد» در شهر پرداخت. او مد را یکی از شکلهای مقاومت افراد در برابر قدرت یکسانساز شهر میدانست. فرد با مد سعی میکند تا وجود متفاوت خود را در دل این شهر بزرگ حفظ کند. ظهور آدمهای عجیبوغریب Peculiar persons یا خاص special persons در شهرهای بزرگ را میتوان از این زاویه دید. خلاصه آنکه، تلاشِ شهر؛ یکسانی و در مقابل تلاشِ فرد، یکتایی است و این چالش مدام ادامه مییابد.
برخی از متفکران، این ایده زیمل را ادامه دادند. ازنظر آنان، در جهان مدرن، رنجی به نام «معمولی بودن» وجود دارد. افراد اصرار دارند تا بگویند که من شبیه آن دیگرانِ انبوه نیستم. من مانند مردم نیستم. من مانند مادر یا پدر سنتیام نیستم. من چیزی دارم که مرا از دیگران متمایز میکند. شاید به همین دلیل است که افراد بسیاری خودشان را به آبوآتش میزنند و حتی خارج از ساعات اداری یا کاریشان، برای خودشان سرگرمی یا تفننی دستوپا میکنند. به کلاسی میروند و بهعمد خود را در معرض هنری قرار میدهند چراکه باید چیزی یا بهانهای برای عرضه یافت و از رنج معمولی بودن کاست. شبکههای اجتماعی این رنج را پررنگتر کردهاند. افراد باید در معرفی خودشان چیزی بنویسند. «فردیت» باید در صفحات شخصی برجسته باشد. من، خودم هستم و شخصیت متمایز خودم را دارم.
در جهان پیشرفته، کمپانیها این رنج را بهخوبی شناسایی کرده و تلاش کردهاند تا برای آن کسبوکاری فراهم کنند. در این کشورها «صنعت توجه» attention industry شکل گرفت و «تولید محتوا» برای صفحات شخصی افراد یکی از مشاغل پردرآمد شده است. ما کاری میکنیم که شما دیده شوید. ما کاری میکنیم که شما چیزی برای عرضه داشته باشید. ما برایتان تولید محتوا میکنیم. ما میگردیم و در شما چیزی برای عرضه و کسب توجه پیدا میکنیم.
به نظر میرسد که در ایران امروز، رنجی به نام معمولی بودن غلیظتر از جهان پیشرفته است. در جهان پیشرفته زندگی در دل شهرهای بزرگ، وجود سازمانهای عظیم بوروکراتیک و اجرای بندبند مقررات و نظم، به شکلی تهدیدکننده فردیت فردند و یکسانسازی یکی از پیامدهای احتمالی آنهاست و به همین دلیل درصحنه اجتماعی تلاش پررنگی برای احیاء و حفظ «فردیت» به چشم میخورد. ظهور سلیقههای مختلف و متفاوت در همه عرصههای زندگی نظیر افکار، جهانبینیها، لباس، غذا، چیدمان خانه و غیره پاسخی به همان فشار یکسانسازی و تلاشی برای یکتایی و کاستن از رنجی به نام معمولی بودن است.
در ایران، علاوه بر همه اینها، نهادهای رسمی هم از منظری ایدئولوژیک تمام تلاش خود را برای «یکسانسازی» اعمال مینمایند. درواقع در ایران فرد، هم با الزامات زندگی مدرن مواجه است که منظم، قانونمند و عقلانی بودن را از او طلب میکند و هم با نهادهای ایدئولوژیکی مواجه است که قصد دارند درنهایت انسانی ایدئولوژیک طبق خواسته خودشان تولید کنند. در این شرایط، فردیت از دو جهت مورد تهدید واقعشده است و به همین دلیل، تلاش برای یکتایی، در مقابل فشار برای یکسانی، در ایران غلیظتر میشود. در جهان، کاربران شبکههای اجتماعی میگویند که من آدم متفاوتی هستم، ولی در ایران این کاربران، هم میگویند که من آدم متفاوتی هستم و هم اصرار دارند بگویند که من آنی نیستم که سیستم ایدئولوژیک تلاش میکند بسازد.
نوشته فردین علیخواه| جامعهشناس
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
کلیدهای طلایی شروع یک رابطه کاری موفق
چه اعتراف کنیم و چه نکنیم، طبیعی است همه ما به کسانی که مثل ما فکر میکنند علاقه داریم. آشنا بودن، ارتباط و گفتوگوی کلیشهای را به دنبال دارد، اما شباهت داشتن به ارتباط عمیق منجر میشود. دانشمندان علوم اجتماعی سالها مساله «شباهتدوستی» را در روابط مختلف انسانی بررسی کردهاند.
مغز ما به سرعت شیوهای که هر چیزی را با هم مقایسه میکنیم، پردازش میکند. «آیا سن و جنسیت طرف مقابل با ما یکی است؟ آیا از یک قوم یا همشهری هستیم؟»
شباهتدوستی در پی یک سری اهداف مفیداست که از جمله آنها میتوان به برقراری ارتباطات سریع با غریبهها اشاره کرد. اما این موضوع یک جنبه منفی هم دارد و آن اینکه میتواند دنیاهای اجتماعی افراد را محدود کند. همچنین شباهتهایی که در ویژگیهای سطحی وجود دارد – مثل نژاد و قومیت – میتواند اختلاف ایجاد کند.
رینا برندز، استادیار رفتار سازمانی در مدرسه کسبوکار لندن میگوید: «در ابتدا، به خاطر ویژگیهای جمعیتشناختی مشترک با دیگران ارتباط برقرار میکنیم. اما هرقدر بیشتر تعامل میکنیم، شباهتهای ما بیشتر میشود و بیشتر جذب هم میشویم.» این اثر دینامیک، گروههای متراکمی از افراد مشابه به هم را در سازمانها ایجاد میکند.
از سوی دیگر، ایجاد یک شبکه متنوع مزایای زیادی به همراه دارد؛ از جمله اطلاعات جدید، چشماندازهای تازه، افزایش خلاقیت و تشخیص فرصت.
دکتر برندز میگوید: «تنوع در شبکههای اجتماعی کاری ما میتواند روابط را تقویت کند. اصل شباهتدوستی یعنی افراد در گروههای منسجم با هم تعامل برقرار میکنند، اما تناقضی که وجود دارد این است که این گروههای منسجم جوامع شکنندهای ایجاد میکنند، چون هیچ پلی بین آنها وجود ندارد.»
این موضوع در محیط کار معنای بیشتری پیدا میکند و شرکتهایی که زیر گروههای به هم مرتبطتری دارند، بهتر میتوانند از بحرانها عبور کنند.
دکتر برندز سه فاکتور را که مانع تشکیل شبکههای متنوع در محیط کار هستند شناسایی کرده است:
1 ساختار: در جمعیتهای نامتوازن که برخی گروههای خاص بر دیگران تسلط دارند، شباهتدوستی رایجتر است. چیدمان سازمانی و جریان کار هم میتواند تاثیرگذار باشد. مثلا اگر میز شما در گوشهای تاریک و دور قرار گرفته، احتمال اینکه با افراد جدیدتر آشنا شوید، در مقایسه با کسی که دم در ورودی قرار گرفته، کمتر است.
2 خودتان: ارتباط برقرار کردن زمانبر است. اما برای داشتن یک شبکه عمیق، به روابط قویتر و نزدیکتر نیاز دارید. یک شبکه هستهای ۸ تا ۱۰ نفر را شامل میشود.
3 دیگران: توانایی شما برای برقراری ارتباطات تازه به واکنش دیگران هم بستگی دارد. اولویتهای ابتدایی شما بر مبنای شباهت با طرفهای مقابل است و سپس اولویتهای افرادی که میخواهید با آنها ارتباط داشته باشید مطرح میشود.
برقراری رابطه با افرادی که از نظر جمعیتشناختی با ما شباهت ندارند، باعث میشود به اطلاعات جدید و چشماندازهای مختلف دسترسی پیدا کنیم. اگر خواهان شبکههای متفاوت هستید، نکات زیر را مدنظر قرار دهید:
مدیریت کردن با سرمشق. مدیران همیشه این فرصت را دارند که دینامیکهای درونگروهی و برونگروهی را تغییر دهند. مدیران میتوانند به جز سن و جنسیت و قومیت، از ویژگیهای متنوعتری مثل عضو یک گروه بودن، دفاع کنند.
حل کردن یک موضوع. دکتر برندز میگوید اینکه مستقیم به افراد بگوییم با هم ارتباط برقرار کنند، چندان موثر نیست. حل کردن یک مشکل و پیوستن به یک پروژه، روش موثرتری برای رونمایی از شباهتهای عمیق و شکلدهی روابط متنوع است.
تشکر از لطف دیگران. جمله «من مدیون شما هستم» روش خوبی برای شروع یک رابطه کاری است. لطف کردن یا تشکر از لطف دیگران به فرآیند اعتمادآفرینی کمک میکند و نشان میدهد برای فردی که میخواهید با او ارتباط برقرار کنید، ارزش قائل هستید.
منبع: London Business School
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
استراتژی صندوق صفر!
شاید شما هم از همانهایی باشید که پیامهای نخواندهتان در تلگرام یا روی موبایلتان، یا ایمیلهای نخواندهتان یا ... اصلا این عدد بالای اپهای روی موبایلتان آزارتان میدهد.
خبر خوب آن است که شما تنها نیستید و خبر بد بماند برای بعد.
سال ۲۰۰۷ کارمندان گوگل گرد آمده بودند تا سخنرانی مرلین مان را گوش دهند. این نویسنده خوره (گیک) در خصوص مصیبت ایمیل صحبت کرد؛ و شاید اگر قرار بود ۱۱ سال بعدتر سخنرانی کند، شبکههای اجتماعی هم به این مصیبت اضافه شده بودند.
این مصیبت روزبهروز، ساعات بیشتری از وقت ما را تحت استعمار خود درمیآورد و زمان را برای کارهای مهمتر و زندگی شخصی محدودتر میکرد. مان، ستارۀ جنبش "بهرهوری شخصی" بود، که استراتژی پیشنهادیاش را "اینباکس صفر" مینامید.
چالش اصلی این بود: ما هر چند دقیقه پیامهایمان را چک میکنیم، آنها را میخوانیم و احساس اضطراب به خاطر آنها به ما دست میدهد. اما کاری هم نمیکنیم. بههمینخاطر، این ایمیلها و پیامها تلنبار شده و روزبهروز استرسزاتر میشود.
ایدۀ اصلی «مان» این بود: هر بار که اینباکس یا پیامرسان خود را چک میکنید، پیامها را به تدریج به سوی صفر ببرید! یعنی واکنش لازم برای هر پیام را مشخص کنید: ۱-پاسخ دادن، ۲-قراردادن در فهرستِ کارهای مهم، یا ۳-بایگانی کردن. این کار را تکرار کنید تا ایمیل یا پیامی باقی نماند!
خودش این ایده را چیزی میان علم و ذن مینامید!
پس از سخنرانی «مان»، تعداد زیادی پست، کتاب و اپلیکیشن دربارۀ "اینباکس صفر" ایجاد شد. پیروانِ او پیروزمندانه عکسهای اینباکسهای صفرشدهشان را بهاشتراک میگذاشتند؛
در اواخر قرن ۱۹ با گسترش وسایل "صرفهجویی در کار" زندگی متحول شد. با جاروبرقی و لباسشویی، کار ساعتها به چند دقیقه کاهش یافت؛ اما همنطور که کاون در "کار بیشتر برای مادر" مینویسد نتیجۀ این فناوریها آزادشدن وقت نبود؛ چرا که با افزایش بهرهوری کارهای خانگی، استانداردهای تمیزی مورد انتظار جامعه هم بالا رفت.
استدلال این بود: حالا که میشد لباسها را شست، پس کثیفبودن لباس بیش از پیش بد بود. به عبارت امروزی: امروزه که میتوانید پیامهای کاری را نیمهشب در تختخواب پاسخ دهید؛ پس دیگر نمیشود تا صبح صبر کرد!
امروزه هزاران اپلیکیشن در دستۀ "بهرهوری" و "مدیریت زمان" وجود دارد. اما واقعیت دردناک این است که تمامی این تکنیکها نهتنها استرسها را تسکین نمیدهند، بلکه آنها را شدیدتر هم میکنند؛ یعنی: هرچه بهتر زمان را مدیریت کنید، حس میکنید زمان کمتری دارید.
اینباکس صفر، آرامش و آسودگی به همراه نیاورد. واقعیت در عمل این بود: هر ایمیل نیازمند یک پاسخ است و این مسئله آنها را بیشتر به اینباکسهایشان گره میزد.
فرمول ساده است: بهرهوری بالا در پاسخدهی به پیامها و ایمیلها باعث میشود پیامهای بیشتری به دستتان برسد!
و به صورت وارون، آنهایی که پاسخ نمیدهند یا در پاسخ بیدقت هستند، به مرور، این سایرین هستند که میپذیرند که آنها اینگونهاند! یا بیپاسخیشان منجر به تداوم پیامها نمیشود!
بر اساس قانون پارکینسون (۱۹۵۵): هر چه در کارهایتان پربازدهتر باشید، کارهای جدیدتر سریعتر به وجود میآید.
"مدیریت زمان" به شما توصیه میکند از وقت بهتر استفاده کنید؛ ولی نمیگوید برای چه کاری؟
در حقیقت اگر زمان کم دارید یعنی اولویتها را اشتباه تشخیص دادهاید!
«مان» زمانی که متوجه اشتباهش شد، نوشت این تکنیکها به تو میگوید: بیا یاد بگیر کارتو چطور انجام بدی، نمیخواد سراغ خود کاره بری!
گاهی ما با پرداختن به موضوعات خرد، پیامهای مداوم، نامههای اداری بیاهمیت، حواس خود را از موضوعات اصلی پرت میکنیم. گاه در این حواس پرتی از تکنیکهای زیادی نیز استفاده میکنیم و نتیجه این تکنیکها چیزی نیست جز «فراموشی حرفهایِ موضوعات کلیدی»!
گویا همه در حال عجله هستند و به قول نیچه: "عجله به این خاطر همگانی است که همه در حال گریز از خود هستند". ما در حال فرار از تصمیمهای اصلی هستیم؛ و چارهمان در پناه بردن به تصمیمهای بیاهمیت است.
نظام اداری ما در حال خفه شدن در انبوه نامههای اداری و جلسات است؛ برای آنکه چه تصمیمهایی را نگیرد؟
ما به مرور «توجه به موضوعات کلیدی» را فراموش کردهایم. تنها وقتی به موضوعات کلیدی میپردازیم؛ دیگر این نوتیفیکشنهای بالای اپها اعصاب ما را به هم نمیریزد؛ یا نامههای منتظر مانده در کارتابل!
ما با اولویتدهی است که آرامش مییابیم.
دکتر امیر ناظمی
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
راز موفقیت آلمانیها با تعداد ساعات کم!
شاید شما هم تعجب کنید اگر بدانید در یکی از ثروتمندترین و صنعتی ترین کشورهای دنیا، ساعت کاری کارمندان در مقایسه با دیگر کشورهای پیشرفته صنعتی، پایین است.
طبق مقاله سایت «هافینگتون پست» در قانون کار آلمان، ساعت کاری 35 ساعت در هفته تعیین شده است؛ یعنی روزی پنج و نیم ساعت. اما چطور این کشور فوق پیشرفته می تواند با این میزان ساعت کار، همچنان جایگاهش را در صحنه رقابت با ژاپن و آمریکا حفظ کند؟
کارمندان آلمانی تحت هیچ شرایطی در زمان کار حق صحبت غیر کاری با یکدیگر را ندارند. استفاده از شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک، اینستاگرام و شبکه های پیام رسان نظیر تلگرام در محل کار تقریبا قدغن است و هیچ تماس تلفنی غیر کاری در ساعات کار نباید گرفته شود.
در مستند معروف BBC با نام «از من یک آلمانی بساز»، یک زن جوان آلمانی به انگلیس سفر می کند و از این که کارمندان در محل کار به راحتی با یکدیگر درباره مسائل زندگی خصوصی شان صحبت می کنند، بهت زده می شود. این زن می گوید آن ها در آلمان حتی حق بررسی ایمیل شخصی شان را هم در محل کار ندارند.
البته ساعات کاری خارج از کار برای آلمانی ها، کاملا فارغ از مسائل کاری است. طبق بررسی های نویسنده «هافینگتون پست»، آلمانی ها ارزش زیادی برای تفکیک کار از زندگی شخصی قائلند و مدیران در زمان غیر کاری حتی از ارسال ایمیل کاری به کارمندانشان هم خودداری می کنند.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
چگونه یک شغل رویایی داشته باشیم؟
در اینجا قصد داریم شما را با شش استراتژی کاربردی در دنیای امروز برای رشد و تعالی فردی، فرصتهای حرفهای و در نهایت دستیابی به شغلی رویایی آشنا کنیم:
۱. ایدههای خود را به اشتراک بگذارید
اشتراکگذاری ایدههای شخصی در دنیای امروز بسیار سادهتر از قبل شده است، و شما دیگر نیازی به کسب مجوزهای قانونی خاصی از مقامات ذیصلاح ندارید تا در نهایت بتوانید محصول یا ایدهی خود را تجاری نموده و از آن کسب منفعت کنید.
۲. شبکه خود را توسعه دهید
امروزه با وجود انواع و اقسام شبکههای اجتماعی تمامی افراد تریبونی برای خود دارند که میتوانند از طریق آن به ترویج و تبلیغ خود و خدمات نوآورانهشان بپردازند.
۳. از منابع آنلاین به خوبی سود ببرید
این روزها هر کسی خود را به گونهای در عرصهی آنلاین مطرح مینماید، که میتواند یک وبلاگ شخصی، حساب شبکههای اجتماعی یا حتی یک حساب پست الکترونیکی ساده باشد. بدین ترتیب میتوانید بکوشید تا یک ارائهی بسیار خوب از خود را در بستر آنلاین داشته باشید
۴. از تجربیات آنلاین خود پول بدست آورید
اگر شما علاقهمند به بستر آنلاین و شبکههای اجتماعی هستید، این حضور آنلاین میتواند از منظر دیگری برای شما کسب پول کند و جالب است بدانید بسیاری از افراد، سازمانها و شرکتها نیازمند همان تخصصهای پیش پا افتادهای هستند که شما دارید!
۵. دورکاری یعنی کار کردن در زمانهای دلخواه
امروزه شرکتها ترجیح میدهند با توجه به هزینههای بالای به کارگیری پرسنل تمام وقت، از کارکنان نیمه وقت بهره ببرند. شاید شما هم بتوانید در این زمینه کار خوبی پیدا کنید که بتوان آن را به صورت دورکاری انجام داد.
۶. بارور شوید
شرکتهای مختلف به دنبال کارکنان توانمندی هستند که از پس انجام امور آنلاین برآیند؛ پس اگر بتوانید جنبههای مثبت شخصیت خود را به آنها نشان دهید میتوانید با کنار زدن رقبای تحصیل کرده در نهایت کار را از آن خود نمایید. بدین ترتیب خواهید توانست به شغل مورد نظر خود دست پیدا کنید.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
بازاریابی دیجیتال چیست؟
@eshghepool
خدمات بازاریابی دیجیتال به دو بخش تقسیم می شود
1 بازاریابی وب Web Markeing
2 بازاریابی موبایل Mobile Markeing
که هر کدام عناصر و استراتژی های مخصوص به خود را دارند.
1 بازاریابی اینترنتی در محیط وب (وب مارکتینگ) شامل خدمات زیر است:
طراحی وب سایت
گرافیک وب سایت
معماری وب سایت
بازاریابی موتورهای جستجو
تبلیغات کلیکی
بهینه سازی موتورهای جستجو
بازاریابی محتوا
ایمیل مارکتینگ
مدیریت وبلاگ
آنالیز سایت و محتوای وب سایت
بازاریابی رسانه ها و شبکه های اجتماعی
ساخت ترافیک وب سایت
جذب مخاطب سایت
تبدیل مخاطب وب سایت به بازدیدکننده دائمی و مشتری
جذب اطلاعات علاقمندان و بازدیدکنندگان سایت
2 بازاریابی موبایل Mobile Markeing شامل موارد زیر است:
رسانه های اجتماعی(مانند کانالهای تلگرام)
طراحی ساخت اپلیکیشن های کاربردی موبایل برای توسعه کانال های ارتباطی بازاریابی
طراحی موبایل کاتالوگ
طراحی برنامه های ارتباطی و تولید محتوا از طریق موبایل
بازاریابی پیامکی یا (sms marketing)
بازاریابی شبکه های اجتماعی(مانند اینستاگرام)
@eshghepool
چگونه یک شغل رویایی داشته باشیم؟
@eshghepool
در اینجا قصد داریم شما را با شش استراتژی کاربردی در دنیای امروز برای رشد و تعالی فردی، فرصتهای حرفهای و در نهایت دستیابی به شغلی رویایی آشنا کنیم:
1 ایدههای خود را به اشتراک بگذارید
اشتراکگذاری ایدههای شخصی در دنیای امروز بسیار سادهتر از قبل شده است، و به آسانی محصول یا ایدهی خود را تجاری نموده و از آن کسب منفعت کنید.
2 شبکه خود را توسعه دهید
امروزه با وجود انواع و اقسام شبکههای اجتماعی تمامی افراد تریبونی برای خود دارند که میتوانند از طریق آن به ترویج و تبلیغ خود و خدمات نوآورانهشان بپردازند.
3 از منابع آنلاین به خوبی سود ببرید
این روزها هر کسی خود را به گونهای در عرصهی آنلاین مطرح مینماید، که میتواند یک وبلاگ شخصی، حساب شبکههای اجتماعی یا حتی یک حساب پست الکترونیکی ساده باشد. بدین ترتیب میتوانید بکوشید تا یک ارائهی بسیار خوب از خود را در بستر آنلاین داشته باشید
4 از تجربیات آنلاین خود پول بدست آورید
اگر شما علاقهمند به بستر آنلاین و شبکههای اجتماعی هستید، این حضور آنلاین میتواند از منظر دیگری برای شما کسب پول کند و جالب است بدانید بسیاری از افراد، سازمانها و شرکتها نیازمند همان تخصصهای پیش پا افتادهای هستند که شما دارید!
5 دورکاری یعنی کار کردن در زمانهای دلخواه
امروزه شرکتها ترجیح میدهند با توجه به هزینههای بالای به کارگیری پرسنل تمام وقت، از کارکنان نیمه وقت بهره ببرند. شاید شما هم بتوانید در این زمینه کار خوبی پیدا کنید که بتوان آن را به صورت دورکاری انجام داد.
6 بارور شوید
شرکتهای مختلف به دنبال کارکنان توانمندی هستند که از پس انجام امور آنلاین برآیند؛ پس اگر بتوانید جنبههای مثبت شخصیت خود را به آنها نشان دهید میتوانید با کنار زدن رقبای تحصیل کرده در نهایت کار را از آن خود نمایید. بدین ترتیب خواهید توانست به شغل مورد نظر خود دست پیدا کنید.
۶ تاکتیک برای اینکه برندتان مورد توجه شبکههای اجتماعی قرار بگیرد
اگر از سرعت رشد شبکه اجتماعی برندتان راضی نیستید زمان آن رسیده است که از تاکتیکهای جدید استفاده کنید.
1 از محتوای ویدیویی استفاده کنید
این روزها استفاده کردن از ویدیو تبدیل به بحث داغ شبکههای اجتماعی شده است. معمولا ویدیوها بیشتر از عکسها دیده میشوند بنابراین استفاده از آنها میتواند برند شما را شناختهتر کند.
استفاده از ویدیوهای لایو چالشی است که هر برندی باید از آن استفاده کند، ویدیوی لایو فیسبوک، پریسکوپ، یوتیوب و حالا اینستاگرام باعث میشوند توجه کاربران زیادی را به سمت شما جذب شود. ویدیوهای لایو امکان پخش اتفاقات در حال وقوع در هر لحظه و در هرجای جهان را دارند بنابراین شما را در مرکز توجه مردم قرار خواهند داد.
2 اجازه دهید فالوئرهایتان تیم شما را بشناسند
همیشه برای دنبال کنندگان یک برند دیدن فضای داخلی و کارمندان یک شرکت هیجانانگیز خواهد بود چه بهتر که فضای داخلی شرکت شما را با استفاده از یک مراسم که پویایی محیط کاری شرکت شما را نشان میدهد بشناسد. استفاده از استوری اینستاگرام میتواند گزینه مناسبی برای انتشار اینگونه محتواها باشد.
3 در شبکههای اجتماعی فعال باشید
تمام هدف شبکههای اجتماعی این است که شما را در اجتماع قرار دهد. شاید این کار به نظرتان اتلاف وقت باشد اما سعی کنید هر هفته مقداری زمان گذاشته و روی این موضوع کار کنید.
اول از همه داخل شبکههای اجتماعی فعالیت کنید سپس دیگران را در بحثها شرکت داده و اعتماد سازی کنید. و در نهایت میتوانید محتوای مربوط به برند یا صنعت کسب و کار خود را با آنها به اشتراک بگذارید. دقت داشته باشید تنها در صورتی باید این کار را انجام دهید که این محتوا برای افراد داخل شبکه اجتماعی شما مفید باشد. بعد از مدتی متوجه خواهید شد که فعال بودن چقدر شما را در مرکز توجه قرار داده و دیگران را با کسب و کار شما درگیر میکند.
4 با اینفلونسرها همکاری کنید
این کار برای گسترش شبکه اجتماعیتان ضروری نیست اما میتواند کمک زیادی به شما بکند. مهم این است که بتوانید اینفلونسر مناسب که با کار شما در ارتباط هست را پیدا کنید و از این طریق بتوانید مشتری درست را برای کسب و کارتان جذب کنید. برای انجام این کار باید به خوبی تحقیق کرده و کمی سرمایه گذاری کنید.
5 استفاده صحیح و کارآمد از هشتگها داشته باشید
کاربر از طریق هشتگ شما را پیدا میکند، بنابراین با استفاده صحیح از آنها میتوانید افراد علاقهمند به کسب و کار خود را جذب کنید.
اگر در حال حاضر از هشتگ استفاده میکنید اما واکنشی از طرف مخاطبانتان نمیبینید باید روی این موضوع کار کرده و ببینید کدامیک از آنها تاثیر گذار هستند و کدامیک تاثیر کمتری دارند و سپس استراتژی خود را عوض کنید.
6 از تبلیغات استفاده کنید
قرار گرفتن در مرکز توجه شبکههای اجتماعی بدون صرف هزینه امکانپذیر نیست. مشخص کردن هدف و شناخت مشتری کلید اصلی انجام این کار هستند و راههای متنوع زیادی برای انجام تبلیغات در این زمینه وجود دارد.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
چگونه از آدم مشهورهاي شبكه هاي اجتماعي به بهترين نحو براي بازاريابي استفاده كنيم
هر روزی که پشت سر میگذاریم، احتمال به دست آوردن توجه و اعتماد و ساختن ارتباط در تبلیغات کمتر میشود. آشفتگی در شبکههای اجتماعی، پرهیز از تبلیغات، طبقهبندی رسانهها از دلایل این امر محسوب میشوند.
به نظر میرسد این موانع، بازاریابی اینفلوئنسرها (توصیهکنندگان) را بیشتر در کانون توجه قرار میدهند. در اصل، ۵۱درصد برندها بودجه خود را برای بازاریابی توصیهکنندگان در سال ۲۰۱۷ افزایش دادهاند. فهمیدن دلیلش ساده است. با کمک توصیهکنندگان، برندها میتوانند با نیشمارکت و مخاطبان تازهای ارتباط بگیرند که به نظر میرسد با تبلیغات میانهی خوبی ندارند. آنها میتوانند از شیوهی تولید محتوای این افراد برای بازگو کردن داستانهای معناداری استفاده کنند که از میان آشفتگیهای فضای مجازی عبور کند. اینفلوئنسرها میتوانند در نقش وکیل مدافع برندها ظاهر شوند و گزینهی اعتماد و احترام به برند را فعال کنند.
بازاریابی توصیهکنندگان میتواند به این چیزها و بسیار بیشتر از آن دست یابد، به شرط آنکه… یک “به شرط آنکه”ی بزرگ در اینجا وجود دارد: به شرط آنکه که طبق ترتیب خاصی اصالت آن احراز شود.
این سه شرط (احتمالا شگفتیآور) برای به دست آوردن اصالت عبارتند از:
۱. دو تا شش اینفلوئنسر برای هر کمپین مناسب است. از وسوسهی فعالکردن بیش از ۱۰ اینفلوئنسر در آن واحد پرهیز کنید. این تماسی شخصی و تجربهای دوخته شده به قامت اینفلوئنسر است که به آنها اجازه میدهد تا با موفقیت پروژهی شما به شکلی عمیق همراه شوند.
۲. با انتخاب اینفلوئنسر آغاز کنید، نه با استراتژی درگیر کردن مخاطب: این راهی است که میتوانید ارزش تبادل را انجام دهید. مثلا تجربهای که به اینفلوئنسر شما دلیلی دهد تا در مورد برند شما صحبت کند. این کار را با تمرکز بر علایق، انگیزشها و نقاط کشش کنونی اینفلوئنسر پیش ببرید.
۳. کمپین را با کمک اینفلوئنسرهای انتخابی خود بسازید. با آنها پیرامون ایدهتان صحبت کنید. از آنها بپرسید که چگونه این ایده میتواند برای آنها شخصیسازی شود. به آنها گوش دهید. حال که آنها بیشتر برای بازی وقت میگذارند، باید موفقیت کمپین را پیشاپیش احساس کنند. هرچقدر که احساسات اینفلوئنسر بیشتر درگیر کمپین شود، محتوای تولید شده توسط او بیشتر اصالت خواهد داشت و به عبارتی خروجی او بیشتر از یک انجام وظیفه خواهد بود. مخاطبان اینفلوئنسرها به هر حال زرنگاند. آنها میدانند که اینستاگرامر محبوبشان چه زمانی از کار با یک برند هیجان زده شده و چه زمانی فقط این کار را برای گذران امور مالی انجام میدهد.
در بازاریابی توصیهکنندگان میانبری وجود ندارد. اگر میخواهید آن را انجام دهید، درست انجامش دهید. معنای تمرکز دقیق بر اصالت همین است.
شارلوت تنسیل / مدیر ارشد تولید محتوای دیجیتال آژانس آگیلوی نیویورک
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
هفت پيش بيني بيزينس اينسايدر در مورد آينده رسانه ها
آنگونه که به نظر میرسد آینده رسانه ها به شکلی جالب توجه هر روزه در حال تغییر است. کاربران از دستگاه های دسکتاپ به سمت موبایل در حال گذار هستند. شبکه های اجتماعی به سرعت در حال توسعه و گسترش هستند و مشتریان اطلاعات در حال خداحافظی با رسانه های سنتی مانند تلویزیون. در عین حال پلتفرم های پیام رسان بر روی موبایل عرصه را بر ایمیل تنگ کرده و دستگاه های هوشمند به سرعت همه دنیای ما را به هم متصل میکنند.
اما همه این تغییرات در نظر آنهایی که در بطن آن قرار دارند به هیچ وجه یک تهدید ارزیابی نمیشود. بلکه همواره به دید فرصت به این تحولات نظر میشود.
هفت پیش بینی بزرگ در مورد آینده رسانه در عصر اطلاعات
«هری بولدگت» سردبیر، مدیر عامل و بنیانگذار بیزینس اینسایدر ،7 پیش بینی بزرگ در مورد آینده رسانه ها در عصر اطلاعات را به شکلی کامل مختصر ارائه کرده است. این گزارش توسط بخش تحقیقاتی اصلی بیزینس اینسایدر تهیه شده است.
اما 7 پیش بینی بزرگ بولدگت در مورد آینده رسانه ها به شکل خلاصه به این شرح است:
1 – مصرف اطلاعات از طریق رسانه های دیجیتال رو به افزایش خواهد داشت در حالی که این موضوع از طریق سایر رسانه ها به سرعت در حال افول خواهد بود.
2 – استفاده از ویدئو، موسیقی و رسانه های کاغذی به سرعت تنزل خواهد کرد.
3 – تبلیغات دیجیتالی محلی همچنان رو به توسعه خواهند گذاشت و بیش از پیش طی سالهای پیش رو ترقی خواهند کرد.
4 – معضل و مشکل ad-Blocker ها در دل رسانه های دیجیتال در نهایت و به زودی حل و رفع خواهد شد، اما نه به آن شکلی که مخاطبان آرزوی آن را دارند – امحاء و از بین رفتن همه تبلیغات بر روی صفحات وب ممکن نخواهد بود.
5 – شبکه های تلویزیونی به زودی به سرنوشت روزنامه ها دچار خواهند شد و به مرور از عرصه زندگی رسانه ای مخاطبان حذف میشوند.
6 – بر خلاف تصور، پلتفرم های بزرگ هوشمند آینده عینک های هوشمند، اتومبیل های هوشمند و یا واقعیت مجازی نیست.
7 – قدرت و ثروت بیش از همیشه در تاریخ متمرکز و متعلق به عده ای محدود خواهد بود.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
مواظب باشیم پیروی از افراد موفق باعث شکست ما نشود!
بیل گیتس، ریچارد برانسون و مارک زاکربرگ دانشگاه را رها کردند و میلیاردر شدند!
شما برای موفقیت به مدرسه نیازی ندارید!
برای کارآفرین شدن نباید وقتتان را در کلاس تلف کنید!
کافی است شروع کنید!
این ها مطالبی است که بارها شنیده ایم!
افراد موفق با شرایط و مسیر انتخابی خودشان موفق شده اند ولی انتخاب همان مسیرها توسط دیگران الزاما موفقیت در پی ندارد!
به ازای هر بیل گیتس موفق، هزاران کارآفرین با پروژه های شکست خورده و بدهی های سنگین بانکی و... وجود دارد ولی کسی به آن ها توجه نمی کند.
همه ما از این دست جملات در رسانه ها و شبکه های اجتماعی دیده و یا شنیده ایم:
۸ کاری که هر روز افراد موفق انجام می دهند، ۲۰ عادت زندگی ثروتمندان، استراتژی گوگل یا مایکروسافت در تبلیغات!
شناسایی روش های برندگان و افراد موفق را دوست داریم.
افراد موفق در یک حوزه خاص را بررسی و سعی در یادگیری استراتژی ها و روش های آنان می کنیم ولی این نکته که افراد زیادی همان استراتژی ها و تاکتیک ها را به کار گرفته اند ولی شکست خورده اند را فراموش می کنیم!
در واقع این خطا باعث می شود بیش از حد برای استراتژی ها و تاکتیک های به کارگرفته شده توسط یک فرد موفق (بازمانده) ارزش قائل شویم و ازاین نکته غافل شویم که همان استراتژی ها و تاکتیک ها برای بسیاری از مردم کارایی ندارد!
این گونه است، که افراد موفق باعث شکست ما می شوند.
به این خطا در دانش تصمیم گیری خطای بازماندگی (Survivorship Bias)
می گویند.
فرض کنید که شما میخواهید ويژگی هایی که باعث می شود برخی شرکت ها یا صندوق های سرمایه گذاری، موفق شوند را بدست آورید.
چه می کنید؟ می روید سراغ شرکت های موفق یا صندوق های سرمایه گذاری موفق!
در صورتی که شما باید همه نمونه ها را تحلیل کنید هم موفق ها و هم ناموفق ها را!
چرا این کار را نمی کنیم؟ چون شکست خورده ها دیگر وجود ندارند و اگر هم هستند مشهور نیستند.
بنابراین می رویم سراغ بازمانده ها (همان موفق ها).
ممکن است به یک سری ويژگی هم برسیم اما در واقع این خطا باعث می شود که به اشتباه بیش از حد برای روش های به کارگرفته شده توسط یک شرکت یا صندوق موفق (بازمانده) ارزش قائل شویم و این نکته را فراموش کنیم که همان روش را شرکت ها و صندوق های ورشکسته هم به کار برده اند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
تلگرام یا اینستاگرام، کدامیک شاه تبلیغات در ایران هستند؟
شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی زیادی در ایران فعالیت میکنند اما علاقه مردم نسبت به دو شبکه تلگرام و اینستاگرام بیش از بقیه شبکهها است. پتانسیلهای موجود این دو شبکه برای تبلیغات با یکدیگر متفاوت است.در این نوشته قصد داریم مقایسه ای بین این دو داشته باشیم.
تفاوتهای اصلی تلگرام با اینستاگرام
در اینستاگرام همه برای دیدن میآیند اما در تلگرام همه برای برقراری ارتباط حاضر هستند. پیامهای تبلیغاتی را متناسب با نوع کاربردی که دارند تهیه و منتشر کنید. لازم است توجه داشته باشید کاربران در تلگرام پیام شما را منتشر میکنند تا با دیگران ارتباط برقرار کنند، اما در اینستاگرام کاربران، دوستان و آشنایان خود را منشن میکنند تا چیزی را به هم نشان بدهند. تفاوت این دو شبکه اگر بهخوبی درک شود میتواند به شما کمک کند تا از پتانسیل این دو شبکه اجتماعی بهخوبی برای تبلیغات خود استفاده کنید.توجه داشته باشید که یکی از تفاوتهای اصلی این دو شبکه، تعاملهای پیوستهای است که میتوانید با ایجاد گروههای مشتریان خود در تلگرام به دست بیاورید که این قابلیت را فعلاً نمیتوانید در اینستاگرام داشته باشید. از طرفی اگر پیامهای شما ازنظر محتوی بصری در اینستاگرام استوار و قوی باشند بیشتر دیده میشوید و کاربران این شبکه شما را دنبال خواهند کرد.
در اینستاگرام متن نسبت به تصویر در حاشیه است، اما در تلگرام متن کمی نسبت به تصویر برتری دارد. با در نظر گرفتن این نکته، اگر قرار است مخاطبین شما متنی در اینستاگرام بخوانند بهتر است دلیلی خوب برای آنها داشته باشید علاوه بر این، باید حتماً در تصویر و ویدیویی که منتشر میکنید نشانهای از خود داشته باشید در غیر این صورت در بهترین حالت، فقط چند لحظه از پلک زدن آنها جلوگیری کردهاید. در نقطه مقابل هنگامیکه متن و تصویر به این اندازه در تلگرام مهم است، باید استراتژی بسیار مشخصی در خصوص متن و تصویر داشته باشید و بدانید که متنهای شما حتماً باید بر تصاویر شما دلالت مستقیم داشته باشند.
شکل ظاهری متفاوت
اینستاگرام و صفحات آن بهصورت پیشفرض، grid طراحیشدهاند اما تلگرام بهصورت stream طراحیشده است، همین مسئله سبب میشود که در صورت یافتن صفحه اینستاگرام اطلاعات بیشتری با یک نگاه به مخاطب داده شود و حق انتخاب بیشتری برای فرد وجود داشته باشد؛ اما برای تلگرام در کانالها چنین قابلیتی وجود ندارد و فرد پیامها را بالا و پایین میکند در اینجا در هر دو شبکه (اینستاگرام و تلگرام) هرچقدر مطالب جذابتر و مفیدتری برای مخاطب خود تدارک دیده باشید احتمال ماندن مخاطب در کانال شرکت شما بیشتر است گرچه ماندن در اینستاگرام بهواسطه طراحی صفحه کمی بیشتر است. البته ماندن و دنبال کردن کانالها (صفحههای) اینستاگرام و تلگرام با یکدیگر متفاوت است.
تعاملی بودن (اگر برایتان مهم باشد!)
بیایید در تلگرام و اینستاگرام نحوه دنبال کردن یک صفحه (کانال) را یکسان فرض کنیم. در تلگرام بحث و تبادلنظر در خصوص کانال (صفحه) وجود ندارد، تنها آماری که تلگرام برای فعالیتهای تبلیغاتی میدهد، عدد تعداد دفعات دیده شدن پستهاست که این عدد با توجه به پشت سر هم بودن پستها معیار خوبی برای سنجش نیست. حالآنکه اینستاگرام این امکان را در خود دارد که افراد بتوانند برای صفحه موردنظرشان کامنت و یا لایک بگذارند. همین مسئله تعاملی بودن اینستاگرام سبب شده که سنجش فعالیتهای تبلیغاتی بهتر صورت بگیرد و بازخوردها صریحتر باشند. برای شرکت هایی که اهداف خاص دارند اینستگرام این قابلیت را دارد که با بررسی پروفایل افراد،کوهی از اطلاعات را به شرکتها میدهد، حالآنکه پروفایل تلگرام هیچ اطلاعاتی را برای تفسیر در اختیار شرکتها قرار نمیدهد. با بررسی پروفایلها ، شرکتهای تبلیغاتی میتوانند، مشتریان و دنبال کنندگان ویژه خود را پیدا کنند و بر روی ذائقه آنها سرمایهگذاری کنند. درحالیکه تلگرام این قابلیت را ندارد و نمیتوان به سراغ افراد و جامعهی هدف رفت. درواقع تلگرام از منطق “پخشکن و دعا کن تا دیده شوی”(spry and pry) پیروی میکند، منطقی که تنها شما را امیدوار به دیده شدن تبلیغتان نگهمیدارد.
دستهای پشت پرده همهچیز را معین میکنند!
همانطور که همگان میدانند اینستاگرام جزو داراییهای فیسبوک به شمار میرود، فیسبوک در این سالیان نشان داده است که برای فعالین اقتصادی در شبکههایش همواره امکانات ویژهای در نظر گرفته است،اما در مقابل تلگرام توسط یک شرکت روسی اداره میشود که مصرفکنندگان برایش تفاوتی ندارند و بستر خاصی برای فعالین اقتصادی طراحی نکرده است. البته که بهروزرسانی مداوم و مرتب آنها را نباید نادیده گرفت، اما تاکنون خبری از داشبورد و یا امکان خاصی که برای فعالین اقتصادی باشد از طرف این شرکت مخابره نشده است. چالشهای پیش روی تلگرام برای فعالیت در ایران بسیار زیاد است، اما بهسادگی نمیتوان از جمعیت چهار برابری آن نسبت به اینستاگرام چشم پوشید و در آن تبلیغات نکرد.
هر دوی این شبکهها در ایران شبکههای قدرتمندی هستند اما تبلیغات باید با در نظر گرفتن تفاوتهای ظاهری و ماهوی آنها باشد در این صورت است که تبلیغات مؤثر واقع میشوند. برنامه داشتن برای هرکدام لازم و ضروری است و بدون برنامه در هیچ شبکه اجتماعی تبلیغات فایده ندارد، البته همانطور که گفته شد باید برنامه متناسب با شبکه اجتماعی تدوین بشود.
نویسنده : جمال احمدی
راهكارهايي مفيد براي بهتر ديده شدن کسب و کارها
١- به فکر راه انداختن پادکست و ویدیو کست باشید.
البته نه راجع به محصولات یا خدماتی که ارائه میکنید بلکه راجع به علایقی که مشتریان محصولات یا خدماتتان دنبال میکنند. یکی از مزایای پادکستها و ویدیوکست ها این است که جایگاه بسیار خوبی در رتبه بندی گوگل دارند و مشتریان به راحتی با جستجو در گوگل به آنها دسترسی پیدا خواهند کرد. همچنین با این روش شما این شانس را دارید که به عنوان صاحب یک کسب و کار، رابطهی مجازی محکمی با شنوندگان خود برقرار کنید. مردم تمایل دارند با کسانی معامله کنند که برایشان آشنا هستند، دوستشان دارند و بهشان اعتماد میکنند.
۲- به فکر تولید کتابهای الکترونیکی و انتشار آن باشید.
همواره جریان بازار به سمت کسب و کارهایی هست که نفوذ و اعتبار بیشتری در یک صنعت خاص برای خود دست و پا کردهاند. چاپ کردن یک کتاب میتواند باعث افزایش اعتبار شما شود به خصوص که از طریق اینترنت این کار بسیار هم آسان هست.
انتشار کتابهای الكترونيكي باعث میشود که شما توجه رسانه ها را به خود جلب کنید و در عین حال به شما کمک میکند که ارتباط بسیار خوبی با خوانندگان خود برقرار کنید. کاری که به احتمال زیاد رقبای شما انجام نمیدهند.
۳- دادهکاوی از اهمیت فوقالعاده بالایی برخوردار است.
با اطمینان میگویم که استفادهی زیرکانه از آمارها و الگوهای فروش باعث افزایش گردش مالی و درآمد میشود.وقتی بحث الگوهای رفتاری مشتریان در میان باشد، دادهکاوی این الگوها تبدیل به یک ماشین پولسازی تمام عیار میشود”
بارها مشاهده شده است که مشتریان خرید آنلاین مدام برای خرید محصولات خود بین موبایل، شبکههای اجتماعی و وب تغییر کانال میدهند و هر بار از کانال مختلفی برای خرید محصولات مشابه استفاده میکنند. این جابجائی بین کانالهای مختلف حجم بالایی از اطلاعات در رابطه با تمایلات آنها را در اختیار ما قرار میدهد. بنابراین کمپانیها باید شیوهی نمایش محصولات خود را به صورتی طراحی کنند که جوابگوی این تغییر کانال باشد. به این معنی که مشتری تجربه یکسانی را از یک خرید اینترنتی بدون توجه به کانالی که برای خرید استفاده میکند، داشته باشد. این کار باعث افزایش مشتریان دائمی برای هر شرکتی میشود.
۴. از فرستادن ایمیل و تولید محتوا در شبکه های اجتماعی تحت نام برند چشمپوشی نکنید اما محتواها راکه به مشتریان میفرستید همواره به روز نگاه دارید.
نوشته ي استاد بهرنگ احمدي